English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2570 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
capsize U واژگون کردن قایق
capsized U واژگون کردن قایق
capsizes U واژگون کردن قایق
capsizing U واژگون کردن قایق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turn turtle U واژگون شدن ناو یا قایق
capsizing U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsize U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsizes U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
capsized U واژگون کردن کشتی واژگون شدن
upset U واژگون کردن
overturns U واژگون کردن
to keel over U واژگون کردن
upsets U واژگون کردن
rock the boat <idiom> U واژگون کردن
upsetting U واژگون کردن
overturned U واژگون کردن
overturn U واژگون کردن
toppled U برگشتن واژگون کردن
toppling U برگشتن واژگون کردن
topple U برگشتن واژگون کردن
overturned U واژگون کردن برانداختن
topples U برگشتن واژگون کردن
overturn U واژگون کردن برانداختن
overturns U واژگون کردن برانداختن
subverting U درون واژگون سازی کردن
subverts U درون واژگون سازی کردن
to turn over U واژگون کردن کارکردن دراوردن
subverted U درون واژگون سازی کردن
subvert U درون واژگون سازی کردن
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
reverses U نقض کردن واژگون کردن
reversing U نقض کردن واژگون کردن
reverse U نقض کردن واژگون کردن
reversed U نقض کردن واژگون کردن
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
subversives U واژگون
subversive U واژگون
topsy-turvy U واژگون
overturning U واژگون
upside down U واژگون
topsy turvy U واژگون
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
swamps U غرق کردن قایق
boats U قایق رانی کردن
swamping U غرق کردن قایق
broach U سوراخ کردن قایق
swamped U غرق کردن قایق
barge U با قایق حمل کردن
swamp U غرق کردن قایق
barged U با قایق حمل کردن
broached U سوراخ کردن قایق
broaching U سوراخ کردن قایق
boat U قایق رانی کردن
broaches U سوراخ کردن قایق
barges U با قایق حمل کردن
purled U واژگون شدن
subverted U واژگون ساختن
converse U واژگون وارونه
conversed U واژگون وارونه
conversing U واژگون وارونه
overturned U واژگون سازی
subvert U واژگون ساختن
eversible U واژگون شدنی
to turn turtle U واژگون شدن
purls U واژگون شدن
eversion U واژگون سازی
purling U واژگون شدن
overturns U واژگون سازی
purl U واژگون شدن
overturn U واژگون سازی
subverts U واژگون ساختن
subverting U واژگون ساختن
converses U واژگون وارونه
overset U واژگون ساختن
turn over U واژگون شدگی
upsetter U واژگون کننده
bail U عمل خارج کردن اب قایق
cast off U باز کردن طناب قایق
scow U با قایق چهارگوش حمل کردن
ground tackle U وسیله مهار کردن قایق
ship water U نفوذ کردن اب بداخل قایق
reversal U واژگون سازی واژگونی
inverting U انحراف سخن واژگون
keels U واژگون شدن افتادن
reversals U واژگون سازی واژگونی
inverts U انحراف سخن واژگون
invert U انحراف سخن واژگون
keel U واژگون شدن افتادن
lighters U با قایق باری کالا حمل کردن
mooring U نقطه مهار کردن قایق به ساحل
steamboat U قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
lighter U با قایق باری کالا حمل کردن
head down U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
mooring line U طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
head off U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
port U بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
foldboat U قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
inside out <idiom> U داخل به خارج برگشتن ،واژگون شدن
upset _ U واژگونی واژگون سازی اشفتگی اضطراب
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
spill wind U سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
irreversibly U چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
traveler U میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
ballast U هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
scooter U روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooters U روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
barged U قایق
caique U قایق
boat U قایق
boat tail U دم قایق
boatdeck U پل قایق
lighters U قایق
ark U قایق
bilge U کف قایق
boats U قایق
barge U قایق
ferry boat U قایق
outboard U قایق
lighter U قایق
barges U قایق
life boad U قایق نجات
pulling boat U قایق پارویی
rafts U قایق باری
cradled U زین قایق
cradles U زین قایق
raft U قایق باری
boat-hooks U هوک قایق
to sail avessel U راندن قایق
capsizes U برگشتن قایق
davit U قایق بالابر
landing craft raiding U قایق هجومی
four U قایق 4 نفره
aft U عقب قایق
boat-hook U هوک قایق
boat hook U چنگک قایق
motor sailer U قایق موتوردار
boat-hook U چنگک قایق
boat tail U پاشنه قایق
boat work U قایق بری
boat your oars U پارو به قایق
aboard U روی قایق
hydrofoil U قایق هواناو
hydrofoils U قایق پرنده
lifeboat U قایق نجات
hydrofoils U قایق هواناو
canoes U قایق رانی
night boat U قایق اماده
hydrofoil U قایق پرنده
assault boat U قایق هجومی
painter U طناب قایق
boat hook U هوک قایق
cradle U زین قایق
boatchock U زین قایق
davit U جرثقیل قایق
lighters U قایق بارکش
galley U اشپزخانه قایق
boathouse U قایق خانه
capsizing U برگشتن قایق
fore U جلوی قایق
painters U طناب قایق
lifeboats U قایق نجات
piragua U قایق ته پهن
cabin cruisers U قایق تفریحی
beaching gear U سرسره قایق
cabin cruiser U قایق تفریحی
cutter U قایق پارویی
capsized U برگشتن قایق
schooner U قایق دو دگلی
dinghies U قایق تفریحی
schooners U قایق دو دگلی
lighterage U قایق باری
life raft U قایق نجات
cutter U قایق تک دکله
sailboat U قایق بادبانی
sailboat U قایق بادی
fittings U لوازم قایق
swamps U به گل نشستن قایق
ladders U پلکان قایق
ladder U پلکان قایق
capsize U برگشتن قایق
swamp U به گل نشستن قایق
forwarded U جلو قایق
dinghy U قایق تفریحی
forward U جلو قایق
swamped U به گل نشستن قایق
powerboats U قایق موتوری
swamping U به گل نشستن قایق
powerboat U قایق موتوری
double banked boat U قایق دو پارو زن
sailboats U قایق بادبانی
motorboats U قایق موتوری
boat hails U شناسایی قایق
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com